تاریخچه

شاید زمانی که حاج ابوالفضل صادقی یعنی پدر بزرگ من در حدود 70 سال پیش وارد شغل خواربار فروشی شد فکرش را هم نمیکرد که این شغل در خانواده او ادامه دار باشد و پسران او کار پدر را به صورت گسترده تر ادامه دهند.پدر و عموی من هر دو پس از کسب تجربه در کنار پدر خود و با دیدی بازتر به شغل عمده فروشی حبوبات و برنج پرداختند و توانستند علاوه بر کسب اعتبار در این بازار نامی خوب از خود به جای بگذارند اکنون من در نسل سوم این شغل قرار دارم و تمام سعی و تلاشم این است که علاوه بر گسترش این شغل،آنرا به صورت حرفه ای تر و مطابق با علم روز دنیا ادامه دهم .

داستان من

طی این سال ها که در کنار پدر مشغول کار بودم به افرادی برخوردم که وارد مغازه میشدند و با یک کاغذ در دست شروع میکردند به پرسیدن قیمت اجناس و خب واضح بود که این کار را در مغازه های دیگر هم انجام داده بودند و با یک لیست بلند بالا و فقط طبق قیمت قصد خرید را داشتند .اولین سوالی که از این افراد میپرسم این است که آیا فرق بین اجناس را میدانند؟ یا فقط از روی قیمت میخواهند قضاوت کنند؟ تقریبا همه میگویند که تازه میخواهند در این کار وارد شوند و چیزی در مورد کیفیت اجناس و ... نمیدانند.باید این نکته را هم بگویم که خود بنده بعد از 10 سال هنوزدر حال یادگیری هستم پس چگونه میشود یک شبه وارد کار بسته بندی حبوبات یا فروش حبوبات و برنج شد وقتی هیچ شناختی از آن نداریم؟ همه این اتفاق ها و به ویژه یک اتفاق خاص که ورشکست شدن یکی از نزدیکان خود من در این کار به علت عدم شناخت او از بازار بود و همچنین آسیب هایی روحی ای که به او و خانواده اش تحمیل شد، من را به این فکر انداخت تا با استفاده از ظرفیت های فضای مجازی قدمی هر چند کوچک در آگاهی دادن به مردم چه آنهایی که دوست دارند وارد این کار شوند و چه آنهایی که سال ها در این کار فعال هستند و ضررهای زیادی را بخاطر عدم تجربه متحمل شده اند و یا حتی افرادی که میخواهند خریدی آگاهانه برای شرکت،رستوران و خانه خود داشته باشند بردارم